تابهحال استودیوهای بازیسازی متعددی را دیدهایم که برای گستردهتر کردن جامعه هوادارانشان، تغییراتی را در سبک و سیاق بازیسازیشان ایجاد میکنند. بعضی از آنها در این راه موفق میشوند و بعضی دیگر شکست میخورند. برای مثال استودیو گوریلا گیمز (Guerrilla Games)، با ساخت بازی Horizon Zero Dawn نشان داد که تغییر سبک آنچنان مورد بدی نیست، فقط باید بهترین استفاده را از منابعتان داشته باشید. دراینمیان استودیو فرام سافتور (FromSoftware) هم با ساخت بازی سکیرو: سایهها دو بار میمیرند – Sekiro: Shadows Die Twice، دست بهتغییرات بزرگی در روند داستانسرایی و گیمپلی زده است.
اکثر هواداران فرام سافتور را بهخاطر سری سولز و یک نسخه از Bloodborne میشناسند. بازیهایی که همگی با حال و هوای یکسانی ساخته شده بودند. البته بلادبورن دراینمیان تفاوتهایی هم دارد. بهعبارتی این بازی را میتوان آغاز تغییراتی دانست که فرام سافتور آن را در سکیرو: سایهها دو بار میمیرند – Sekiro: Shadows Die Twice بهسطح جدیدی رسانده است. البته دراینمیان اشاره کنم که سکیرو با اینکه دارای تغییرات زیادی است، اما شباهتهایی هم با سری سولزبورن دارد. درواقع هیدتاکا میازاکی، کارگردان سکیرو: سایهها دو بار میمیرند – Sekiro: Shadows Die Twice، با ساخت این بازی سعی کرده است هم هواداران جدیدی را جذب کند و هم اینکه مخاطبان قدیمی خود را راضی نگه دارد.
روایت داستان در سولزبورن بدین صورت بود که بازیکنان باید با گشتوگذار در جهان بازی و پیدا کردن آیتمهای مختلف، بهداستان بازی دسترسی پیدا میکردند. درواقع هیچ روایت خاصی را شاهد نبودیم؛ NPCها یک پیش درآمد از داستان خودشان و بازی را در اختیار بازیکن قرار میدادند و این بازیکن بود که داستان کامل را از دل محیط و باسها بیرون میکشید. این در حالی است که سکیرو: سایهها دو بار میمیرند – Sekiro: Shadows Die Twice دارای یک داستان خطی است. داستان بازی روایتگر یک انتقام در سالیان دور و بازه زمانی سنگوکو ژاپن است. بازیکنان هدایت قهرمانی را بهدست میگیرند که محافظ یک ارباب جوان است و در یک مبارزه، کاراکتر اصلی دست خود را از دست میدهد و اربابش هم بهگروگان گرفته میشود.
قهرمان بازی جز یأس و ناامیدی چیز دیگری در چهرهاش مشاهده نمیشود و رها شده است تا بمیرد، اما پس از بههوش آمدنش، متوجه یک بازوی مصنوعی میشود که جای دست قطع شدهاش را گرفته است. حال هدفی بزرگتر در ذهن این شخصیت شکل گرفته است و آن هم چیزی نیست جز نجات اربابش و کشتن تمامی اشخاصی که مسبب این اتفاق بودهاند. کاراکتر بازی که او را بهنام گرگ سفید یا گرگ یک دست میشناسند، برای رسیدن بههدفش باید قوی و قویتر شود. ازاینرو استاد دیرینهاش که The Owl نام دارد، او را تمرین میدهد تا به یک شینوبی همهفنحریف تبدیل شود. البته قوی شدن و رسیدن بهسطح درجه یک شینوبی، موردی است که برعهده بازیکنان قرار داده شده است.
درواقع گیمپلی بازی و ساختارش شما را مجبور میکنند تا گرگ یک دست را به یک نینجا کارکشته تبدیل کنید. یکی دیگر از مواردی که در داستان بازی با آن روبهرو خواهید شد، حرفزدن کاراکتر بازی است. در ساختههای قدیم فرام سافتور، کاراکتر بازی ویژگی صحبت کردن نداشت، اما در سکیرو شاهد صحبت کردن کاراکتر بازی هستیم که میتوان آن را مدیون تغییراتی بود که در داستانسرایی بازی اعمال شدهاند. با ورود بهجهان بازی سکیرو: سایهها دو بار میمیرند – Sekiro: Shadows Die Twice اولین موردی که متوجهش میشوید، امتسفر نامآشنایی است که در ساختههای قبلی مورد استفاده قرار گرفته بودند. همچنین تیم سازنده اعلام کرده است که جهان بازی از نظر وسعت، شباهت بسیاری به بلادبورن و دارک سولز ۳ دارد. البته در اینجا جهان نینجاها و ژاپن فئودال بهتصویر کشیده شده است.
یکی دیگر از مواردی که در این بازی دستخوش تغییرات شده است، ساختار ارتقای کاراکتر بازی و سلاحها است. در سولزبورن بازیکنان برای ارتقای کاراکترشان از سولزهایی که بهدست میآوردند، برای ارتقای کاراکترشان در بخشهای مختلفی نظیر نوار سلامت، نوار استامینا، قدرت ضربهزدن و موارد دیگر استفاده میکردند. همچنین با پیدا کردن سلاحهای جدیدتر، قدرت ضربات شما هم افزایش پیدا میکرد. در سکیرو خبری از این موارد نیست و شما هستید و یک کاتانا؛ کاتانایی که قرار است ازطریق آن دریایی از خون بهراه بیاندازید. بازیکنان با گشتوگذار در مراحل و محیطهای بازی آیتمهایی را پیدا خواهند کرد که سبب میشوند بازوی مصنوعیتان را قویتر کنید. درواقع میازاکی و تیمش در سکیرو: سایهها دو بار میمیرند – Sekiro: Shadows Die Twice هم سعی کردهاند بازیکنان را مجبور به گشتن تمامی محیط کنند تا بتوانند آیتمهای ارزشمندی را کسب کنند. همچنین سیستم ارتقای کاراکتر بهصورت درختی است. بازیکنان با کشتن دشمنان و باسها XP دریافت میکنند و میتوانند از این XP در خرید مهارتهای جدید استفاده کنند.
در گیمپلی مورد اصلی است که هم دستخوش تغییرات شده است و هم اینکه شاهد المانهایی از گذشته هستیم. بازوی مصنوعی شما مکانی است که میتوانید تجهیزات مختلفی را به آن وصل کنید و از ویژگیهایش استفاده کنید. یکی از ویژگیهای اصلی بازوی مکانیکی کاراکتر بازی، قلاب است. بازیکنان ازطریق قلابی که بهدستشان متصل شده است میتوانند از درخت و ساختمانها بالا بروند. ازاینرو شاهد یک سیستم مخفیکاری در طول بازی هستیم. بازیکنان میتوانند از Takedownهای مختلف یا همان کشتن دشمنان بهصورت مخفیانه بهرهمند شوند. برای مثال فرض کنید یکی از ساموراییهای دشمن در یک کوچه قدم میزند، گرگ یک دست میتواند بهواسطه قلاب خود روی پشت بام برود و روی سر این دشمن بپرد تا او را بهصورت مخفیانه بکشد. البته مخفیکاریهای بازی تنها به راه رفتن روی پشت بام و استفاده از قلاب ختم نمیشود، بلکه بازیکنان در بعضی از علفزارهای بازی هم میتوانند خود را مخفی کنند و در زمان مناسب، هدفشان را از پشت بکشند.
مبارزات و شمشیرزنی در بازی روی دیگر گیمپلی را بهنمایش میگذارند. در اینجا دیگر خبری از نوار استامینا و خسته شدن کاراکتر نیست. تا میتوانید بهدشمنان ضربه بزنید یا در آب شنا کنید و نگران خالی شدن نوار استامنیای خود نباشید. از طرفی در طول مبارزات یک سیستم جدید بهنام پاسچر (Posture) بهبازیکنان معرفی میشود. در ویدیوها و تریلرهای سکیرو: سایهها دو بار میمیرند – Sekiro: Shadows Die Twice کاراکتر بازی در طول شمشیرزنیهای خود و انتهای هر نبرد از یک ضربه تمام کننده استفاده میکرد که با یک انیمیشن همراه بود. درواقع این ضربه تمام کننده همان پاسچر است. بازیکنان زمانی میتوانند از پاسچر استفاده کنند که وضعیت دفاعی حریفشان در حالت بسیار ضعیف قرار داشته باشد. بهعبارتی با ضربهزدن و کم کردن نوار سلامت دشمنان میتوانید آنها را در این وضعیت قرار بدهید. البته دراینمیان اشاره کنم که رفته رفته با دشمنان و ساموراییهای کارکشتهتری روبهرو میشوید که قرار دادنشان در این وضعیت آنچنان کار سادهای نیست.
مکانیزمهای جدید گیمپلی و ساختار مبارزات سبب شدهاند بازیکنان در طول تجربهشان بتوانند از استراتژیهای مختلفی استفاده کنند. هر نوع از دشمنان ساختار مبارزهای مخصوص بهخودشان را دارند، اما استراتژی اصلی مبارزات مربوطبهباسهای بازی میشود. بهنظر میرسد باسهای سکیرو: سایهها دو بار میمیرند – Sekiro: Shadows Die Twice سریعتر و قدرتمندتر از سایر باسهایی هستند که در سولزبورن دیدهایم، اما شما هم آن کاراکتر شخصیسازی شده نیستید و هدایت شینوبیای را بهدست دارید که بسیار سریعتر و فنیتر از گذشته است. یکی از مواردی که کاربران حسابی با آن آشنا هستند، مرگ است. مرگ در ساختههای فرام سافتور یک چیز عادی است، اما این سیستم در سکیرو کمی متفاوت است. در سکیرو بازیکنان میتوانند دوبار بمیرند و زنده شوند، اما پس از زنده شدن باید یک ضربه سنگین بهدشمنان وارد کنند تا خط جان بعدیشان برای استفاده در بازی فعال شود. اگر نتوانید این کار را انجام بدهید، خط جان بعدیتان برای استفاده کردن در صورت مرگ مجدد، فعال نمیشود.
نکتهی جالب زندهشدن این است که میتوان زمان زندهشدنتان را خودتان تعیین کنید. برای مثال فرض کنید در یک محیط شلوغ توسط دشمنان محاصره شدهاید و بعد کشته میشوید. حال میتوانید بلافاصله خود را زنده نکنید و بگذارید دشمنان پس از کشتنتان بهجای اصلیشان برگردند و سپس خود را زنده کنید! ازاینرو استراتژیهای جدیدتری برای شروع دوباره ماجراجوییتان بهوجود میآید. از طرفی یک مجازات هم برای بازیکنان در نظر گرفته شده است. تیم سازنده اطلاعاتی را از این مجازات و رویکرد آن در بازی منتشر نکردهاند، اما میتوان انتظار داشت که بازیکنان با هر بار زنده شدن، شاهد المانی خواهند بود که بهعنوان یک مجازات برای آنها در نظر گرفته شده است.
طراحی در بازی سکیرو: سایهها دو بار میمیرند – Sekiro: Shadows Die Twice یکی از نقاط قوت بازی بهحساب میآید. تیم سازنده سعی کرده است ژاپن قدیم را بهبهترین شکل ممکن طراحی کند و باسها و مینی باسهای بازی درکنار دشمنان هم بهنحوی طراحی شدهاند که جدا از سیستم و مکانیزم مبارزهای متفاوت، شما را حسابی بهچالش بکشند. حتی ساموراییهای ضعیف بازی هم میتوانند خطرناک ظاهر شوند. همچنین تیم سازنده بخش چندنفرهای را برای بازی طراحی نکرده است و دیگر خبری از کشتن و جستوجوی محیط ازطریق دوستانتان نیست. شاید با خود بگویید خب NPCهایی که بهشما کمک میکردند هم از بازی حذف شدهاند؟ در جواب باید بگویم که این NPCها در بازی وجود ندارند، اما در طول باس فایتها و ناکامیهایتان امکان دارد با یک سری رهگذر روبهرو شوید که بتوانند شما را در نبرد بعدی کمک کنند. دراینمیان اشاره کنم که با کشته شدن این کاراکترها، برای همیشه از بازی حذف خواهند شد.
در انتها باید بگویم که بازی سکیرو: سایهها دو بار میمیرند – Sekiro: Shadows Die Twice در تاریخ دو فروردین ماه ۱۳۹۸ (۲۲ مارس) روی پی سی، پلی استیشن ۴ و ایکس باکس وان عرضه میشود. نظر شما کاربران سه گوش چیست؟ آیا فرام سافتور در ارائه تجربهای جدید ازطریق سکیرو موفق خواهد بود؟
منبع: زومجی
کارای میازاکی فارغ از عالی بودن در تمام بخش ها ، یه اکسیر عجیبی دارن که گیمر رو عاشق خودشون میکنن????
خوبه اما تسوشیما خیلی خیلی بهتره. اون واقعا شاهکارهای?
دوست عزیز لطف کن در مورد بازی هایی که نیومده، نظر نده مرسی اهههه
تسوشیما بازی خوبی خواهد بود ولی نه در حد بازی که استاد میازاکی ساخته?
من تا بحال بازی های میازاکی رو تجربه نکردم ولی این بازی رو خیلی دوست دارم انجام بدم
این سوشیما و سکیرو خیلی شبیه هم دیگه هستن. چرا اینقدر شبیهن به هم.
اره من اول فکر میکردم هر دو یکین ولی بعد دیدم فرق دارن
چیزی از بازی نمی دونی خوب نظر نده، زور که نیست. اصلا شبیه به هم نیستن حتی مبارزات شون هم مثل هم نیست
فقط از اسکرین شاتای بازی میشه فهمید ک اتمسفر بازیا چقد فرق دارن و اینا یکی نیست اشتباه نکن
خیلی وقت بود هوس تنچو کرده بودم. به نظر نه تنها سکیرو جای خالیشو پر میکنه بلکه یه سر و گردن هم ازش بالاتر قرار میگیره
خیلی امید دارم ب این بازی و فک نکنم نا امیدمون کنه. با گیم پلی و دنیاش خیلی حال میکنم.
همین که میشه پوز کرد یعنی نمرش باید خیلی بالا باشه. شک نکنین
تنها چیزی که قبل از عرضه بازی میتونم قضاوت کنم کیفیت پایین تکسچر های بازی هست که کاملا مشهوده
عالیه. یه عیدی خوب از سمت میازاکی برای گیمرا