مثل هر تصمیم دیگری که برای برنامهای به گستردگی مراسم سالانهی جوایز آکادمی گرفته میشود، استعفای کوین هارت از مقام میزبانی نود و یکمین اسکار که منجر به برگزاری آن بدون استفاده از هیچ مجری دیگری شد، مزایا و معایب خاص خودش را به رگهای اسکار ۲۰۱۹ تزریق کرد. از یک طرف، این تصمیم منجر به کاهش مونولوگها و بسیاری از دقایق نهچندان جالب دیدهشده در برخی از دورههای اخیر مراسم شد و کاری کرد که زمان آن، واقعا به چیزی نزدیک به سه ساعت برسد و کمتر از قبل، در دقایق پایانی، خستهکننده و وقتگیر جلوه کند. در همین حین، عدم وجود یک میزبان در اسکار ۲۰۱۹، آن را به بیهویتی عجیبی هم دچار کرد.
مسئلهای که در کنار تبلیغات بسیار زیاد و گاها آزاردهندهی قرارگرفته مابین اهدای جوایز برندگان هر بخش، بارها و بارها باعث میشد که مخاطب بیشتر از یک مراسم، مقابل رخداد تکهتکهشدهای قرار بگیرد که هر چند دقیقه یک بار از راه میرسد و چند نفر از آدمهای شناختهشدهی دنیای هنر هفتم را نشانش میدهد. این وسط نه خبر از یک تم کلی و قالب تعریفشدهای بود که اسکار امسال را از اسکارهای دیگر، حتی برای یک ثانیه متمایز کند و نه میزبانی در حد و اندازهیجیمی کیمل وجود داشت که مراسم را در دست بگیرد و با جملاتش، چند انتقاد سیاسی/اجتماعی را به زبان طنز، تحویلمان دهد. حالا این را بگذارید کنار سردتر بودن فضای رقابتی خود نامزدهای امسال به نسبت سالهای گذشته، تا بفهمید چرا اسکار ۲۰۱۹ هرگز آن چیزی نشد که از آن انتظار میرفت.
سرد بودن اکثر مخاطبان نسبت به بسیاری از رقابتهای جریانیافته در مراسمی که گذشت، شاید به هنری بودن مطلق برخی از جدیترین مدعیان و عدم حضور نامهای بزرگ و پرطرفدار برای بسیاری از بینندگان در بین اعضای تولیدی فیلمهای نامزدشده، گره بخورد. همچنین بر کسی پوشیده نیست که اسکار هرگز جایی برای درخشش فیلمهای عامهپسند نبوده است و رخ دادن چنین اتفاقهایی، فقط فضای منفی ذهنی برخی طرفداران را نسبت به آن مغشوشتر از قبل میکند. تازه همهی اینها، بدون در نظر گرفتن فاکتورهای غیر قابل سنجش و نهچندان پذیرفتهشدهی داوران در انتخاب اصلیترین نامزدها و برندگان هر بخش است. نکتهای که خواه یا ناخواه، تا اطلاع ثانوی سایهی انکارناپذیری بر روی مراسم خواهد انداخت و حتی بهترین مراسمهای برگزارشده توسط آکادمی، باید انتقادهایی مرتبط به آن را در آغوش بگیرند.
امسال، مراسم به نوعی از تکرار و قابل پیشبینی بودن دچار شد که موقع صحبت دربارهی پررنگترین و خاصترین لحظههای آن، متوجه میشویم که تنها مشغول حرف زدن راجع به شکست یا پیروزی برخی نامزدها و در بهترین حالت، سخنرانیشان هستیم. این یعنی آنچه که بر اسکار ۲۰۱۹ گذشت، خالی از همهی آن اتفاقات هیجانانگیز و به یاد ماندنی سادهترین اسکارهای پیشین بود. این بار، نه چیزی مثل رفتن دستهای از بازیگران به درون یکی از سالنهای سینما و تصویرسازی از مواجههی هیجانانگیزشان با آنها در مراسم آکادمی پیدا میشد و نه خبری از سکانسهای ماندگاری مثل سلفی گرفتن الن دیجنرس با تعداد زیادی از ستارههای محبوب جهان پردههای نقرهای بود.
همهچیز در اسکار ۲۰۱۹، در استانداردترین حالتش قرار داشت و از قضا این بار، استاندارد بودن، مترادف بیهیجانی شد. در جایزهها هم که به مانند همیشه، یک مراسم کموبیش قابل پیشبینی را داشتیم که البته اینجا، مشکل نه قابل پیشبینی بودن که لایق نقد بودن بسیاری از این انتخابهای پیشبینیشده بود. هرچند که برخی جوایز مثل بهترین بازیگر مرد و بهترین بازیگر زن که به ترتیب در دستان رامی ملک و اولیویا کلمن قرار گرفتند، به سبب لیاقت انکارناپذیر آنها برای دریافت جایزه، اعتراض کمتر مخاطبی را در پی داشتند. طوری که با در نظر گرفتن آنها و انتخابهای قابل احترامی مثل تقدیم اسکار بهترین انیمیشن به Spider-Man: Into the Spider-Verse و بهترین کارگردانی به آلفونسو کوارون، نتوان همهی داوریهای صورتگرفته توسط اعضای آکادمی برای اهدای جواز مراسم امسال را هم زیر سوال برد.
با انداختن نگاهی ساده به تعداد جوایز کسبشده توسط جدیترین مدعیان، میتوان یک بار دیگر شاهد محافظهکاری انکارناپذیر اعضای آکادمی در اهدای جوایز شد. از Bohemian Rhapsody که با دریافت چهار اسکار از این نظر لقب بهترین فیلم مراسم امسال را کسب کرد، تا «پلنگ سیاه» (Black Panther) که علیرغم حضور کاملا بحثبرانگیزش مابین نامزدهای انواع و اقسام بخشها، سه جایزه هم برای بهترین موسیقی متن، بهترین طراحی صحنه و بهترین طراحی لباس دریافت کرد. و این در حالی است که علاوه بر عدم توجه داوران به موسیقی متن شنیدنی فیلم جدید دیمین شزل یعنی First Man که منجر به عدم حضور آن در بین نامزدهای این قسمت شد، Black Panther بین پنج نامزد نهایی انتخابشده هم برای کمتر کسی، بهترین گزینهی ممکن بود. آسیب چنین انتخابهایی اما تنها و تنها در خود بخشهای نامبرده، مراسم را تحت تاثیرات منفی قرار نمیدهد و در قسمتهای دیگر، باعث کمتوجهی و شاید ناداوری در حق بعضی آثار میشود. طوری که خیلیها معتقدند ترکیب عدم حضور First Man در این بخش با محافظهکاری سران آکادمی، نتیجهای نداشت جز آن که انتخاب شدن ساختهی شزل به عنوان فیلم دارندهی بهترین جلوههای ویژه، منجر به نرسیدن این اسکار به فیلمهایی دیگر مانند Avengers: Infinity War که شاید لیاقت بیشتری برای دریافتش داشتند، بشود.
در هر حالت، اسکار ۲۰۱۹ که با اجرای گروه افسانهای کوئین شروع خوبی داشت، نه توانست دقایق خاصی را برای تماشاگرانش رقم بزند و نه در اهدای جوایز آنقدر کم عیبونقص و مثالزدنی ظاهر شد که منتقدانش را حداقل برای مدتی کوتاه، ساکت کند. آنچه که اتفاق افتاد، چیزی نبود جز پخش رویدادی که انگار از سر وظیفه آن را آمادهی دیده شدن توسط تماشاگران کرده بودند و مانند برخی از آثار نامزدشده در قسمتهای گوناگون خود، بیشتر میخواست ادای یک مراسم واقعا خوب و لایق احترام را دربیاورد؛ در فرمی پرشده از تبلیغات بیربط و خالی از لحظههای فراموشناشدنی و لذتبخش.
منبع: زومجی