اگر این شبها وقت کرده باشید در کنار دید و بازدیدهای نوروزی، برنامههای سیما را هم از شبکههای مختلف تلویزیون دنبال کنید احتمالاً با این تصویر مواجه بودهاید؛ در دورهمیها و بعد از اتمام قطار سریالهای نوروزی در ساعت ۲۳، مخاطبان سیما به دو دسته تقسیم میشوند؛ عدهای که دوست دارند «عصر جدید» ببینند و عدهای که «خندوانه» را انتخاب میکنند چون هر دو در یک بازه زمانی پخش میشدند و قاعدتاً مخاطب باید از یکی صرف نظر کند تا به تماشای دیگری بنشیند.
با این حال این دو برنامه ترکیبی تقریباً و در رقابتی بسیار نزدیک هر دو جزو پربینندهترین آثار این شبهای تلویزیون هستند، هرچند که به هر دو آنها انتقاداتی هم وارد بوده اما باز هم هر شب مخاطبان با همه حرص خوردنها برای پیروزی یا شکست شرکتکنندههای «عصر جدید» و یا هیجان و شور رقابتهای دوستانه «خندوانه» به انتظار تماشای این دو برنامه مینشینند.
در این گزارش نگاهی گذرا به اهم نقاط قوت و ضعف این دو برنامه موفق نوروزی انداختهایم.
عصر جدید؛ نشانههای یک برنامه سرگرمکننده
پخش «عصر جدید» پیش از روزهای نوروز آغاز شد و تقریباً با هر قسمت از برنامه که روی آنتن رفت مخالفان و موافقان زیادی نسبت به این برنامه اظهار نظر میکردند و بحثها درباره شرکتکنندگان برنامه، نحوه داوری و اینکه چه کسی حقش بود که دیده شود و یا چه کسی اصلاً نباید به این برنامه راه مییافت از پیش از تعطیلات کلید خورده بود.
از همین منظر و در اولین نگاه درباره یک برنامه تلویزیونی میتوان گفت همین که اثری بتواند مورد بحث گسترده مخاطبان قرار بگیرد یعنی اولین قدم یعنی «جذب مخاطب» را برداشته است. حضور شرکت کنندههای مختلف با تنوع توانمندیها و مهارتهای حاضران نیز یکی از دیگر دلایل سرگرمکنندگی این برنامه است. شرکت کنندههایی که با هر سن و سالی و از هر خطه و منطقهای در برنامه حضور مییابند و در یک اجرای چند دقیقهای مهارت خود را به نمایش میگذارند.
اگرچه هنوز بخش زیادی از این مهارتها به استعدادهای ورزشی یا حرکات نمایشی اختصاص دارد و کمتر به سمت هنرها و یا سرگرمیهای دیگر رفته است. با این حال شاید انتظار میرود برنامه بتواند مسیری به مخاطب نشان دهد که در این زمینهها هم شرکتکننده بتواند خود را به عرصه آزمون و خطا بسپارد. با این حال برای سیمای بهشدت سلبریتی زده سالهای اخیر که معمولاً در همه برنامههای شبانهاش از چهرهها استفاده میکند تا مخاطب را پای تلویزیون نگه دارد، دیدن شرکت کنندههایی که از خود مردم هستند و میتواند سرگرم کننده باشد اتفاق نیکویی است.
ملاک داوری؛ استعداد یا تخصص؟
با وجود این اتفاق مبارک اما حضور برخی از شرکتکنندهها در «عصر جدید» هنوز هم سوال برانگیز است و باعث شده بخش داوری برنامه «عصر جدید» را با یک چالش مواجه کند. مخاطب هنوز نمیداند داوری برنامه براساس چه المانهایی صورت میگیرد آیا برنامه قرار است یک استعداد جدید را معرفی کند که در این صورت نباید چندان به نحوه اجرای شرکت کنندههایی که از این استعدادها برخوردارند ولی با سنین کم و یا غیرحرفهای هستند ایراد گرفت.
این نکتهای است که در بیشتر اجراها دیده میشود و به آنها خرده گرفته میشود که اجرای صحنهای جذابی نداشتهاند و شرکت کنندههایی که اجرایشان از جذابیت بیشتری برخوردار است به مراحل فینال راه مییابند. افرادی که شاید حتی مردم عادی هم به دلیل اجراهایشان آنها را بشناسند.
این همان چالشی است که از پخش اولین قسمت این برنامه این سوال را ایجاد کرده که اگر «عصر جدید» فضایی برای افراد با استعداد است چرا قهرمانهای ورزشی و کسانی که چندین سال است در یک حرفه مشغول به کار هستند و حتی مقام کسب کردهاند در این برنامه حضور دارند.
به طور مثال در یکی از شبهای نوروز ۹۸ «گروه آوازی تهران» در این برنامه شرکت کرد؛ گروهی که سال هاست در حال فعالیت در حوزه موسیقی هستند و بر کسی هم اهمیت و جذابیت کار این گروه بدون ساز پوشیده نیست، اما این گروه حدود ۱۲ سال پیش اولین کنسرت خود را برگزار کرده و آریا عظیمی نژاد با علم به اینکه آنها یک گروه فعال و حرفهای هستند برایشان بلند میشود و دست میزند و یا رویا نونهالی که به گفته خود پیشتر مخاطب اجرای رسمی این گروه بوده با رأی سفید آنها را به فینال بدرقه میکند.
این بلاتکلیفی در ملاک رای به شرکت کننده ها که برای بعضی با سختگیری و برای بعضی با شعف و احساس انجام میشود میتواند ابتدا به تاثیر داوری و سپس به خود مسابقه و رقابت خدشه وارد کند.
نقش احسان علیخانی در داوری
شاید زمانی که احسان علیخانی خود را به عنوان مجری معرفی و البته عنوان کرد که نمی خواسته در این برنامه حضور داشته باشد، کسی فکر نمیکرد حضورش در برخی مقاطع اهمیت پیدا کند. با این حال علیخانی پررنگترین نقش را برای خودش تا به اینجا تعیین کرده است.
او همانطور که چندی پیش هم در یکی از قسمتهای برنامه گفت به نوعی نقش «وکیل مدافع» برخی شرکت کننده ها را ایفا میکند و بعضاً سعی در تغییر رای داوران دارد. گاهی که داوران با جدیت و شاید با ادله خود به برکناری یک نفر رای میدهند با طرح مباحثی مثلاً از زندگی شخصی فرد سعی در تغییر رای داوران دارد.
این اتفاق روی صحنه و حتی برای مخاطبی که از بیرون نگاه میکند گاهی میتواند حرکت جذابی هم باشد؛ اینکه شرکتکنندهای که با ضربدر به بیرون بازی رفته حالا شانس دوبارهای پیدا میکند و شاید علیخانی به خصوصیات یک «شوی صحنهای» فکر میکند که وارد چنین بازیهایی میشود اما اولین نکته چنین کاری این است که نشان میدهد خود علیخانی هم بعضی ملاکها در داوریها را قابل قبول نمیداند.
از طرف دیگر علیخانی مجری برنامه پربیننده «ماه عسل» است که سالها در اجرای آن موفقیت کسب کرد و نشان داد که بلد است برای زندگیهایی که شاید جذاب هم نیستند سناریو بچیند و همه اتفاقاتی را که شاید در صفحه حوادث میخواندیم و از کنارشان رد میشدیم با درام و اتفاقاتی همراه کند که هر شب مخاطب را پای برنامه خود بنشاند و حالا در این برنامه هم انگار خواه ناخواه به سمت رویهای کشیده میشود که پیش از این هم داشته؛ اما رفتار حرفهای این است که بین «ماه عسل» و یک رقابت جدی در «عصر جدید» تمایز قایل شود.
خندوانه؛ خردهلذتهای دورهمنشینی شبانه
واقعیت این است که در قیاس با تجربههای قبلی باید اذعان کنیم رامبد جوان امسال برای «خندوانه» تدارک خاصی نداشته جز مهمانانی که قرار بوده بیایند و با هم بیشتر بازی کنند و رقابت.
این بار «خندوانه» سبدی از بازیهای مختلف تدارک دیده است که خیلی هم جدید نیستند و برخلاف همیشه که رامبد با جدیت، رقابتها را برگزار میکرد بیشتر قرار است فضایی مفرح و سرگرم کننده باشد و به همین دلیل هم خانوادهها توانستند از زمان پخش «خندوانه» ساعاتی هم با یکدیگر گپ بزنند و هم به تماشای آن بپردازند!
البته این نبودِ نگاه جدی در طراحی بازیها برنامه را با ضعف هم مواجه کرده و بیشتر به بازی و سرگرمیای برای تماشای مهمانان و چهرهها تبدیل کرده است.
رامبدِ عاشق مبارزه
رامبد جوان همیشه گفته است که عاشق مبارزه و رقابت است و به همین دلیل گاهی خودش هم در رقابتها حضور دارد. در رقابتهایی که در برنامه نوروزی «خندوانه» آغاز شد اکثراً چهار مهمان دعوت میشدند که دو به دو با داوری سپند امیرسلیمانی (که از اقتدار و جذابیت کافی در قضاوت برخوردار نیست) با هم به رقابت پرداختند. اما از جایی به بعد سه مهمان دعوت شدند که دو نفر در یک گروه حضور داشتند و نفر سوم با خود رامبد در گروه دیگر تیم میشد!
حضور رامبد در کنار مهمانانی که شاید کم حرف و ساکتتر هستند اگرچه به یک رقابت پویاتر و هیجانیتر کمک کرد اما مخاطب ناخودآگاه میتوانست نوعی تبعیض را بین او و گروه رقیب احساس کند حتی اگر چنین چیزی وجود نداشته باشد.
نکتهای که برای روشن کردنش چندین بار محمود کریمی گزارشگر پشت صحنه آن را با سپند امیر سلیمانی طرح کرد و به شوخی به او گفت که مردم میگویند که او به یک سمت غش کرده تا او بگوید نه چنین نیست!
هرچند شاید مخاطب هنوز با معنای رقابت و چالشهای جدی آن آشنا نشده باشد اما جسارت رامبد در جدیت رقابتها چه در خنداننده شوها و چه در هر بازی دیگری این را نشان میدهد که در بازی و رقابت (البته جدای از آن شائبه تبعیضها!) باید جدی بود و تلاش کرد و جنگید.
شاید به همین دلیل است که وقتی عوامل سریال «دلدادگان» به کلکل در میدان رقابت پرداختند و عصبانی و هیجانی میشدند آنقدر بازخوردهای مختلف دریافت کردند که خود رامبد مجبور شد توضیح دهد که خودش از شرکت کنندگان میخواهد که «به یکدیگر رحم نکنند و حتی اگر لازم شد بازی را به هم بزنند»
پرداختن هر شبی به انجمنها
فارغ از این جزییات اما یکی از ویژگیهای «خندوانه» نوروزی تا به اینجا این بوده است که میتواند توصیهها و پند و آگاهیرسانی را هم در قالب یک برنامه ترکیبی به مخاطب ارایه کند به گونهای که نه سفارشی باشد و نه از قالب برنامه بیرون بزند.
رامبد امسال در هر برنامه یک انجمن را دعوت کرد و با این جمله که «ما معتقدیم اگر نسبت به هم ناآگاه باشیم میتوانیم به هم آسیب بزنیم» سعی کرد تا مخاطبان را نسبت به یک انجمن، اعضای آن و ویژگیهای افراد درگیر با یک بیماری یا پدیده آشنا کند.
«خندوانه» قرار است بعد از باکس نوروزی خود یک دوره استراحت داشته باشد تا در حوالی تابستان ۹۸ با انرژی دوباره بازگردد؛ باید دید رامبد جوان برای ادامه این مسیر و سرگرمی بیشتر مخاطبانش که سرمایه او هستند چه طراحیهای جدیدی خواهد داشت. آیا قرار است روی ایدههای قبلی خود سوار شود و یا ایدههای جدیدی برای رضایت مخاطبانش خواهد آورد. منبع: خبرگزاری مهر/